loading...
ravabet omomi
samira lak بازدید : 247 پنجشنبه 26 دی 1392 نظرات (1)

تعریف اقناع (درس استاد کرمی)

اقناع :

انسان ها معمولا در زندگی روزانه برای دستیابی به نیازهای مادی و معنوی به شیوه های مختلف با یکدیگر برخورد و ارتباط دارند .در این زمینه با استفاده از ابزارهای اندیشه و احساس بریکدیگر تاثیرگذارند وبا قانع سازی همدیگربه بحثی مشترک از اندیشه و منافع دست یابند همچنین سازمانها ، گروهها و نهادها ی مختلف اجتماعی و ارتباطی نیز تلاش می کنند با تاثیر گذاری بر بخشی از توده های مردم که می تواند آنها را تحت عنوان مخاطب یاد کرد به نحوی شیوه ی اندیشه و عمل را در آنان کنترل نمایند و یا آنان را وادار سازند که در جهت خاص و میل آنها عمل کنند.به عبارتی افراد یا افراد یا گروهها در جریان برخوردهای اجتماعی می کوشند تا با گفتگو با یکدیگر به اقناء همدیگر بپردازند و از این طریق  در محدوده زندگی اجتماعی به سمت دلخواه حرکت کنند. بسیاری بر این باورند که واژه اغناء در شکل مناسب آن عبارت است ازدخل وتصرف  در نهادها که برای انجام عملی از سوی دیگران طراحی شده است در اینجا در واقع توسل و تعقل واحساس به خاطر حصول نوعی رضایت روانی در شخصی صورت می گیرد که اغنا شده است .این تعریف را می توان با دو جزء دخل و تصرف در نمادها و طراحی کردن کار برای رسیدن به هدف دخل و تصرف در نظر گرفت.

شیوه های اقناع :

1.       کاربرد تحقیق برای تعیین منشاء و انگیزه رفتار بشر

2.       استفاده از نمادهایی که تواعمی دل پذیر و پاداش دهنده دارد

3.       انخاب دقیق  رهبران فکری به عنوان کانال های ارتباط با عموم

4.       نمادهای ارزشی، فرهنگی

samira lak بازدید : 19 پنجشنبه 26 دی 1392 نظرات (0)

عوارض فرهنگی و اجتماعی تبلیغ (درس استاد کرمی)

  عوارض اجتماعى
در اينجا منظور، روند کلى زندگى اجتماعى است که در برگيرنده اوضاع اقتصادي، تربيتي، فرهنگي، سياسي، هنرى و ساير ابعاد زندگى روزمره است. افرادى که در معرض بمباران تبليغات جفاکارانه قرار مى‌گيرند و دچار ناهنجارى‌هاى روانى مى‌گردند تشکيل‌دهنده جوامعى هستند که آسيب‌‌پذير و بيمار هستند، جوامع بيمار نمى‌توانند پويا و شاداب و مترقى و خلاق و مولد باشند چنين جوامعى با چنان افرادى پيدا است که در عرصه داخلى و بين‌المللى نزد خود و ديگران داراى چه اعتبار و منزلتى خواهند بود!
يقيناً در بازار و خيابان و کارگاه و مدرسه و ارتباطات گوناگون آنها آهنگ صفا و مروت و يکرنگى و تعاون نواخته نمى‌شود. سوءظن و بدگمانى فضاى همه واحدهاى جامعه را تيره مى‌سازد و پوسيدگي، از هم گسيختگي، سقوط در ورطه درماندگى عاقبت آنها را رقم مى‌زند
samira lak بازدید : 26 پنجشنبه 26 دی 1392 نظرات (0)

عوارض روانی تبلیغ (درس استاد کرمی )

 عوارض رواني
تبليغات در كنار جنبه اطلاع رساني اش، عوارض سوئي نيز بر جوامع مي گذارد كه مهم ترين آنها فشارهاي روحي و رواني است كه سبب بسياري از مشكلات و بحران هاي فردي و اجتماعي مي شود. برخي كارشناسان معتقدند حتي تبليغات عادي و بدون ترفندهاي موذيانه نيز موجب تحريك اعصاب و هيجان زدگي مخاطب مي شود. به ويژه وضعيت بحراني و ويرانگر، زماني پديد مي آيد كه انسان، مخاطبِ انواع تبليغات دروغين، فريب كارانه و شيادانه قرار گيرد.1
دكتر رزاقي در كتاب الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي مي نويسد:
الگوي مصرف كنوني علاوه بر آلودگي هاي زيست محيطي، به دليل استفاده از وسايل تأثيرگذار بر ذهن انسان، براي سودمنديافتن كالاهاي توليدشده (تبليغات) و درنتيجه اقدام به خريد و مصرف آن، تأثيري بسيار ويرانگر بر تعادل هاي رواني مردم جامعه هاي صنعتي گذاشته و ازخودبيگانگي و پريشان رواني هاي گوناگون را در اين كشورها در لايه هايي بسيار گسترده از مردم پديد آورده است. ضمن اينكه با وجود مصرف زياد كالاها و خدمات، خشنودي بيشتري در مردم اين كشورها ايجاد نشده است.2
تكرار زياد تبليغات و به كارگيري شيوه هاي شرطي سازي در تبليغات، سبب درهم شكستن مقاومت افراد و درنتيجه برهم خوردن تعادل رواني افراد جامعه مي شود. در كتاب علم اقتصاد نوشته ارنست ماندل مي خوانيم:
شهروند امريكايي از دميدن روز، تا لحظه اي كه به بستر مي رود، در يك حالت محاصره كامل به سر مي برد. عملاً همه آنچه او مي بيند، مي شنود، لمس مي كند، مي چشد يا احساس مي كند، مجسم كننده كوششي است كه بدو چيزي فروخته شود... تبليغات براي آنكه به درون غشاي استحفاظي او رخنه كند، بايستي مدام بر او ضربه هاي ناگهاني بزند، آزارش دهد، اعصابش را مسخر سازد، گمراهش كند يا آنكه به وسيله روش «شكنجه با قطره هاي آب» چيني، يعني از راه تكرار بي انقطاع، مقاومتش را درهم شكند.3
روان شناسان باليني، از پرخاشگري، تنفر و عصبانيت به عنوان حالت هايي نام مي برند كه فرد ممكن است در صورت احساس ناكامي و ناتواني از به دست آوردن آنچه همواره به او توصيه و درباره آن ترغيب مي شود، از خود بروز دهد. اين مسئله به ويژه در كودكان به سبب داشتن رواني حساس تر، آثار زيان بارتري دارد.
samira lak بازدید : 18 پنجشنبه 26 دی 1392 نظرات (0)

تاثیر تبلیغات بر کودکان (درس استاد کرمی )

صنعت تبلیغات تجارت بزرگی است و سود سرشاری را برای صاحبان آن به ارمغان  می آورد. کودکان و نوجوانان یکی از مشتری های جذاب و بزرگ آنان به شمار می روند زیرا مبلغ هنگفتی از سرمایه خانواده را جهت خرید محصولات تبلیغ شده هزینه می نمایند. تبلیغات از طریق رسانه های مختلف انجام می گیرد و تلویزیون در این میان سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است. کودکان و نوجوانان زمان زیادی از اوقات فراغت خود را با آن می گذرانند. هر چقدر سن کودک پایین تر باشد آنچه که در تبلیغات می بیند با سماجت و پرخاشگری بیشتری از والدین خود درخواست می نماید به خصوص در پسر بچه ها این مسئله مشهودتر است. تبلیغات سلامت جسمی و روانی کودکان را به خطر می اندازد از جمله عوارض آن می توان به آسیب های اجتماعی، درگیری های خانوادگی، یأس و دلشکستگی، مادیگرایی و تقاضای خرید کاذب اشاره کرد. چاقی، الگوهای غلط تغذیه ای، استعمال مواد مخدر و ... از جمله عوارض جسمانی تبلیغات می باشند .امتناع والدین از خرید کالاهای تقاضا شده یا عدم قدرت خرید آنها از طرف والدین باعث درگیری بین فرزندان و والدین آنها می گردد. هر چقدر سن کودک پایین تر باشد نسبت به تبلیغات آسیب پذیرتر است زیرا قدرت نقد تبلیغات را ندارد. فرهنگ نقد و انتقاد، آموزش، ارتباط والد با فرزند در امر خرید و محدود ساختن تماشای تلویزیون می تواند از آثار سوء تبلیغات بکاهد

samira lak بازدید : 17 پنجشنبه 26 دی 1392 نظرات (0)

عوارض جسمی تبلیغات (درس استاد کرمی )

عوارض جسمی

سواى جنبه‌هاى اطلاع‌رسانى و آگاهى‌بخشى تبليغات و الزامات تاريخى آن، اين آشناى دائمى بشر عوارض و تبعات سوئى را در شئونات مختلف زندگى انسان‌ها به‌جاى مى‌گذارد که مهم‌ترين آن فشارهاى روانى است که خود مايه بسيارى از ناهنجارى‌هاى فردى و اجتماعى مى‌باشد.
بايد اذعان کرد که حتى تبليغات عادى و عارى از ترفندهاى موذيانه و خلاف‌هاى شناخته شده نيز غالباً موجبات تحريک اعصاب و هيجان‌زدگى را فراهم مى‌کند، وضعيت مصيبت‌بار و ويران‌ساز موقعى روى مى‌دهد که آدميزاد در مقابل تهاجم انواع تبليغات سوء، دروغ و فريبکارانه قرار مى‌گيرد.
بديهى است که اثرات تخريبى تبليغات برحسب درجه مقاومت اشخاص و ميزان قدرت دفاعى سلسله اعصاب آنها متفاوت است اما به هر حال همگان اگر نه يکسان در معرض تأثيرپذيرى آن قرار دارند.
همان‌طور که در بالا اشاره شد تبليغات سوء نقش زيانبار خود را در وجوه مختلف زندگى انسان ايفاء مى‌کند که از اهم آنها عبارتند از:
      عوارض جسمى
    چون جسم و جان افراد به هم مرتبط است و تحريک يکى ديگرى را نيز متأثر مى‌سازد لذا استرس‌ها و فشارهاى روانى بر اندام و جسم آدميان زيان مى‌رساند، طبق تحقيقات به‌عمل آمده و تأييد پزشکان صاحب‌نظر يکى از علل و اسباب بروز بيمارى‌هاى قلبى و عروقي، سردرد، کهير و زخم معده و اثنى‌عشر، گواتر، فشار خون، ورم معده و غيره در اشخاص مى‌تواند در معرض تهاجم تبليغات قرار گرفتن آنها باشد.
    samira lak بازدید : 31 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

    پیدایش جهانی شدن

    جهانی شدن یا جهان سازی[1]، پدیده ای انكار ناپذیر در عالم امروز است و با پیشرفت های روز افزون بشری به ویژه در عرصه علوم، فناوری، ارتباطات و اطلاعات، حمل و نقل و... درارتباط است. جهان هر روز بیش از پیش به سوی تحقق تدریجی این امر گام بر می دارد.[2]

    اصطلاح «جهانی شدن» در گذشته به عنوان یك اصطلاح جدی و جا افتاده علمی، كمتر مورد توجه و كاربرد بود و به طور عمده از اواسط دهه 1980 به عنوان یك اصطلاح علمی مورد استفاده قرار گرفت.

    به نظر رابرتسون مفاهیم جهانی شدن، بیشتر پس از انتشار كتاب مارشال مك لوهان تحت عنوان «اكتشافاتی در ارتباطات» در سال 1960 مورد توجه واقع شد،(نظریه دهكده جهانی). جهانی شدن در حقیقت یكی از مراحل پیدایش و گسترش تجدد و سرمایه داری جهانی است كه سابقه آن، به قرن پانزدهم باز می گردد. [3]

    «جهان گستری» قدمت طولانی در تاریخ دارد و اشخاص، دولت ها و مكاتب بسیاری (چون كورش، اسكندر، رومیان، ماركسیسم، سرمایه داری و...) درصدد جهانی كردن حكومت یا اندیشه خود بودند. ادیان الهی نیز همواره ادعای جهان شمولی داشتند و خود را محدود به یك زمان و مكان خاص نمی كردند. [4]

    «جهانی شدن» با این كه در ابتدا از اقتصاد شروع شد و مهم ترین مشخصه آن نیز اقتصادی بود و باراكلو استدلال می كند كه این تحول را باید اقتصادی دانست؛ نه سیاسی و یا فرهنگی؛ اما بعدها به سمت فرهنگ و سیاست نیز كشیده شد و چشم اندازه های مختلفی را در این زمینه ایجاد كرد. از نظر رابرتسون- پر نفوذترین نظریه پرداز در زمینه جهانی شدن فرهنگی- در روند تحول و تكامل پیدایش نظام جهانگیر، چند مرحله (جنینی، آغاز، خیز، تعارض و عدم قطعیت) وجود دارد. وی درباره مرحله «خیز» می نویسد: «در این مرحله از 1870 تا 1925، مفهوم جامعه ملی، به درستی جا می افتد و مفاهیم جهانی و جهانگیر، مطرح می شود... .» تحولات این دوره عبارت است از: پذیرش جوامع اروپایی در جامعه بین الملل؛ پردازش و تنظیم اندیشه های بشریت (رسمیت یافتن مفهوم بشریت)؛ افزایش شكل های جهانی ارتباطات، ظهور جنبش های دینی گسترده؛ رقابت های جهانی (نوبل، المپیك و..)؛ پذیرش جهانی تقویم واحد؛ ازدیاد شكل های ارتباطات جهانی؛ پیدایش نخستین رمان های جهانی، ایجاد جامعه ملل؛ جهانی شدن محدودیت های مهاجرت و... [5]

    برداشت های مختلف از جهانی شدن

    «از منظر برخی صاحب نظران، در رهیافت های مختلف، سه نوع جهانی شدن ملحوظ است: یكی جهان گرایی راستین كامل كه هم مادی و هم معنوی است و علاوه بر توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و اجتماعی و تعالی فرهنگی و انسانی را در بردارد. دیگری جهانی گرایی ناقص و نارسا كه صرفاً اقتصادی و تك ساحتی است و سوم جهانی گرایی كاذب و سلطه جویانه و تنازعی كه همان جهانی سازی آمریكایی با ماهیتی سیاسی و سلطه جویانه و انحصار طلبانه است كه با لحاظ آمریكا در رأس قدرت جهانی، یك تازانه به دنبال افزایش قدرت این كشور و افزایش وابستگی جهانی به آمریكاست. [6][»[7]

    samira lak بازدید : 34 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (0)
     

    برایم نوشته بود :

    گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند

    شاید چون آرزوهایم بلندند ...

    ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :

    امیدی هست ؛ چون خدایی هست ...

    آری ، وچه زیبا نوشته بود ...

    همواره با خود تکرار میکنم،

    امیدی هست ؛ چون خدایی هست ..

    samira lak بازدید : 23 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (0)

    آزادی بیان معیاری اساسی برای هر نوع جامعهٔ چندصدایی و دموکراتیک است. نقض این آزادی همواره به نابودی سایر موازین حقوق بشر منجر می‌شود.[۱]

    در اکثر موارد، استعمال آن به نبود قانونی حکومتی که محدودیّت بیانی وضع کند، اشاره دارد. در اینجا «بیان» در مفهوم عام آن بکار رفته و شامل بیان‌های زبانی و غیر زبانی (مانند بیان تصویری یا اشاره‌ای)، نوشتاری و غیر نوشتاری می‌شود؛ البته فلاسفه در تعریف بیان دقّت می‌کنند تا گفتارهایی مانند «سوگند دروغ در دادگاه» را - علیرغم اینکه زبانی هستند - از حیطهٔ بحث خارج کنند. مباحث آزادی بیان بجز «نبود قانون محدودکنندهٔ بیان» شامل موارد متفرّقهٔ دیگری هم می‌شود که به عنوان نمونه می‌توان از آزادی از فشارهای اجتماعی و یا تهدیدهای اقتصادی (مانند تهدید از دست رفتن تجارت، یا شغل)، سیاست‌های ویرایشی یک ژورنال علمی، سیاست خرید کتاب یک کتابخانه، و واقعیت‌های موجود در مورد بازتاب دیدگاه‌های مختلف در وسایل ارتباط جمعی نام برد.[۲]

    پذیرش مفهوم آزادی بیان در جوامع امروزی گسترده بوده چنانچه در اعلامیّه‌های حقوق بشر و قانون‌های اساسی گنجانده شده‌است (به عنوان مثال متمّم اوّل قانون اساسی ایالات متّحدهٔ آمریکا). تلقّی شدن آن به عنوان یکی از «حقوق بشر» به آن جایگاه ویژهٔ اخلاقی و سیاسی داده‌است. در کنار پذیرش عمومی مفهوم آزادی بیان، از طرف دیگر توافقی عمومی نیز وجود دارد که باید برای آزادی بیان حد و مرز مشخّص کرد؛[۲] به عنوان مثال در ایالات متّحدهٔ آمریکا محدودیّت‌های ذیل بر بیان وضع شده‌اند: سخنانی که به منافع اشخاص ضرر بزند (مانند تهمت، و افترا) یا سخنانی که به جامعه بصورت کلی صدمه می‌زنند (مانند سخنان وقیح آمیز)، و یا سخنانی که مخلّ نظم عمومی باشند (مثلاً سخنانی که باعث ایجاد وحشت عمومی شود)، و یا سخنانی که بصورت مستقیم حکومت آمریکا را مورد تهدید قرار دهند (اگر چه موارد آن نادر بوده، ولی موارد استناد به قانون جهت خاموش کردن مخالفان دولت جهت تضمین امنیت ملّی وجود داشته‌است). اما بر خلاف برخی از کشورها قوانینی که به ساکت کردن ادیان سازمان یافته توجه دارند با متمّم اول قانون اساسی آمریکا در تضاد هستند.[۳]

    یکی از مجادله‌آمیزترین و بحث برانگیزترین مسائل در جوامع لیبرال امروزی مشخّص کردن دقیق حدومرزهای آزادی بیان است.[۴] اکثر اختلاف نظرها در مورد محدودیت‌های آزادی بیان حول و حوش موضوعات زیر است: ۱) محدودهٔ بیان چیست؟ مثلاً آیا صحنه‌های شهوت آمیز و یا آگهی‌های تبلیغاتی گونه‌ای از بیان هستند که دفاع آزادی بیانی را بتوان در مورد آن‌ها انجام داد. ۲) بیان ممکن است منجر به چه زیان‌هایی شود؟ نکتهٔ مهم این است که گاهی اوقات بیان نه تنها بیان یک سری جمله، بلکه انجام یک عمل نیز هست و آن عمل می‌تواند زیان‌آور باشد. مثلاً بدنام کردن یک نفر می‌تواند به او زیان برساند. گاهی اوقات اختلاف نظر در مورد اینکه آیا بیانی خاص زیان‌آور است یا نه وجود دارد (مثلاً مورد صحنه‌های شهوت‌آمیز)؛ یا اینکه اختلاف نظر در مورد اینکه آیا یک زیان نسبت داده شده واقعاً یک زیان است وجود دارد (مثلاً سخنرانی بر ضدّ یک حکومت که بسته به دیدگاه فرد می‌تواند واقعاً زیان آور باشد یا نباشد)؛ یا اینکه اگر فرض کنیم که زیان واقعی است، سؤال این است که زیان چقدر باید بزرگ باشد که محدودکردن بیان را توجیه کند؟ مثلاً آیا می‌توان سخنان توهین‌آمیز مذهبی را ممنوع کرد تا از آزار دیدن مذهبی‌ها جلوگیری کرد؟ پاسخ می‌تواند بستگی به این پیدا کند که آن سخنان توسط چه کسی بیان شده باشد، و یا اینکه آن سخنان در یک بحث جدی مطرح شده باشد، یا بصورت مسخره آمیز جهت آزردن افراد مذهبی. بجز این موارد بحث برانگیز، سؤال دیگری که مطرح است این است که آیا ممکن است بدون اینکه حقّ شخصی را از آزادی بیانش انکار کنیم، یا سعی در تعریف مرزهای آن بکنیم، شرایط بگونه‌ای باشد که ساکت کردن او کاری صحیح باشد. یکی از مشکلات عملی موجود این است که قانون گزاران و قضات نیاز به تمایزات دقیق بین «بیان قابل قبول» و «بیان غیر قابل قبول» دارند، ولی از طرف دیگر استدلالات کلی فلسفی معمولاً توانایی رسم مرزهای مشخص را ندارند. علاوه بر این بدلیل ترس از قدرت سیاسی و یا بدترکیب شدن قوانین، ممکن است جایز نباشد که ممنوعیت قانونی برای برخی بیان‌ها وضع کرد، ولی از نظر اخلاقی انتظار داشت که انسان‌ها آنها را نگویند (یعنی بیان آنها از نظر قانونی مشکلی نداشته باشد ولی کاری غیراخلاقی بحساب بیاید).[۲]

    در این مقاله ابتدا به اصلی‌ترین استدلال‌های طرفداران آزادی بیان می‌پردازیم. مقصود اصلی‌ترین استدلال‌های طرفداران آزادی بیان این است که نشان دهند که (۱) آزادی بیان برای جستجوی حقیقت ضروری است (۲) آزادی بیان از اجزای اصلی دموکراسی است (۳) آزادی بیان رابطه حیاتی آن با کرامت انسانی داشته و نقش عمده‌ای در بهبود سطح زندگی بشر بازی می‌کند. فرای این سه استدلال، طرفداران آزادی بیان همچنین به خطرات کنترل دولت بر آنچه گفته و نوشته می‌شود اشاره می‌کنند. سپس به استدلال‌هایی که اکثریّت را به این سمت برده که آزادی بیان نامحدود مطلوب نیست می‌پردازیم

    samira lak بازدید : 15 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (0)
    به نام خدا

    اقای تیلور به عنوان پدر مدیریت علمی روشهای علمی را جایگزین روش های سنتی کرده و به رابطه بین مدیران و کارکنان می پردازد.

    اقای فایول درباره علم اداره و سازماندهی اداره می پردازد.

    با نتیجه گیری از تعریف روابط عمومی که جزعی از وظایف مدیر سازمان است وقتی در مدیریت به رابطه مدیر و کارکنان سازمان می پردازد و روابط عمومی به رابطه کارکنان سازمان و افراد که تفاهم را بین مدیران و کارکنان و افراد(مخاطبان سازمان) به وجود می اورد.

     مربوط به درس مدیریت در روایط عمومی

    تعداد صفحات : 3

    درباره ما
    ravabet omomi
    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 158
  • بازدید کلی : 1,903